۱۳۸۶/۰۴/۰۹
متوجهی که؟
حقارت!
۱۳۸۶/۰۴/۰۷
خوددانی
آقایی که ۳۴ جلد کتاب و ۱۱ حلقه فیلم بهم دادی یالا از این وضعیت بیا بیرون و رو به راه شو و اون جا رو راه بندازش!


وگرنه تمام عکس ها رو می ذارم این جا.

۱۳۸۶/۰۴/۰۴

ز دست دیده و دل هر دو فریاد


که هر چه دیده بیند دل کند یاد


بسازم خنجری نیشش ز فولاد


زنم بر دیده و دل گردد آزاد

۱۳۸۶/۰۴/۰۳

دلا نزد کسی بنشین که او از حال خبر دارد

۱۳۸۶/۰۴/۰۱
بیرجند - دی۸۴ - خونه‌ی سابق

۱۳۸۶/۰۳/۲۹
قهوه خانه های کنار خیابانی

مشهد-میدان فرودگاه


۱۳۸۶/۰۳/۲۸
عذاب
نیاز به حرف

۱۳۸۶/۰۳/۲۷
سی و شش درجه به چپ بچرخ


چی می‌بینی؟

۱۳۸۶/۰۳/۲۵
و با تاخیر، تولد تبریک.
۱۳۸۶/۰۳/۱۹
سنگین


سنگینِ سنگین