۱۳۸۶/۰۱/۰۸
فرازهایی از فیلم "باغ‌های کندلوس"
"تنهایی من مث تنهایی هر کس دیگه‌ای محترمه."


"مادرا تو هر سنی که بمیرن، زوده."


"تو این دنیا همین که دو نفر هم‌دیگرو دوس داشته باشن، استثنائیه."


"ما آدم‌ا باید یاد بگیریم چه‌طوری تنهایی سر کنیم."


"عاشق‌ا وقتی از عشق‌شون حرف می‌زنن بالا رو نگا می‌کنن؛ وقتی هم یکی می‌خواد نصیحت‌شون کنه بالا رو نگا می‌کنن."


"تو این مملکت اگه از یکی معذرت بخای، بقیه وامیستن تو صف"


"برای دوستی اعتماد لازمه نه هوش."

۱۳۸۶/۰۱/۰۲
"دیگه امروز هیچ کدوم از آدما معمولی نیستن."


از گفتار فیلم "شارلوت گری"

۱۳۸۵/۱۲/۲۱
بعد از چند ماه، کتاب خونی رو از سر گرفتم.


نمی دونم چرا از کافکا شروع کردم، اما خوب می دونم چرا عجله دارم تا برسم به بوبن عزیز!

۱۳۸۵/۱۲/۱۷
قصه ی این شهر و این دانشگاه و این زندگی فردا ساعت ۱۰:۴۵ شب می ره تو آرشیو خاطره ها.


و درست یک ثانیه بعدش یه زندگی دیگه و خاطرات و خطراتی دیگر.


باشد که رستگار شویم!!!